اهمیت ورزش اکنون بر کسی پوشیده نیست و فردی را نمی توانیم در جامعه پیدا کنیم که از اهمیت ورزش در سلامت جسمی و روحی مردم باخبر نباشد.
ولی متاسفانه دولتهای مختلف در طی سالهای اخیر تقریبا هیچ اهمیتی به مساله ترویج ورزش در بین مردم نداده اند و اکنون شاهد عوارض متعدد کم تحرکی در جامعه ایرانی هستیم. از مشکلات و بیماریهای جسمی گرفته تا انواع امراض روحی؛ که اگر دولت ها مردم را به ورزش کردن ترغیب می کردند و امکانات برای آنها فراهم می آوردند، اکنون شاهد این حجم عظیم از بیماریهای جسمی و روحی نبودیم.
زمانیکه به دولت های مختلف گفته می شود که چرا به ترویج ورزش همگانی و توسعه آن در جامعه اهمیت نمی دهید، اولین نکته ای که به آن اشاره می شود نداشتن بودجه است؛ که این سخن اساسا سخنی بی معنا و گزاف است.
مدتی قبل احمد نادری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در صفحه توئیتر خود نوشت: "پژوهش ها نشان از جایگاه ضعیف ایران در منطقه و جهان درحوزه ورزش همگانی و وضعیت نگران کننده سلامتی و وضعیت جسمی عمومی مردم دارد. پرداختن افراطی سازمان های ورزشی و رسانه ها به ورزش حرفه ای و قهرمانی، سبب غفلت از توسعه ورزش همگانی شده که می تواند پیامدهای منفی اجتماعی و روانی داشته باشد."
نکته مهمی که این نماینده مجلس به آن اشاره می کند قابل تامل و بررسی دقیق است. ولی بطور اجمالی می توان به هزینه های سنگین بخشهای دولتی در ورزش حرفه ای اشاره کرد که نشان از نوع سیاستگذاری آنها در مساله ورزش دارد. به عنوان مثال می توان به فوتبال اشاره کرد؛ اکنون بسیاری از ارگانهای دولتی یک تیم فوتبال دارند که در طول یکسال هزینه های هنگفتی را برای حفظ جایگاه و یا ارتقا آن تیم صرف می کنند. که خروجی آن جماعتی به نام فوتبالیست است ( که با توجه با رفتارهای آنها اگر نگوییم اثر منفی به راحتی می توان گفت هیچ اثر مثبتی بر روی جسم و روح آحاد مردم ندارند). این درحالی است که تنها با مقدار کمی از هزینه های پرداختی در فوتبال می توان برای عموم مردم امکانات ورزشی تهیه کرد. و یا با بخش اندکی از هزینه های پرداختی بابت حق پخش فوتبالهای خارجی که هیچ اثر مثبتی بر سلامت جسمی و روحی مردم ندارد و بلکه موجبات بی تحرکی بیشتر مردم را فراهم می آورد، می توان به راحتی مردم را به روی آوردن به ورزش های همگانی ترغیب کرد.
بر اساس استاندارد جهانی به ازای هر نفر باید 20 تا 25 متر فضای سبز شهری وجود داشته باشد که در اکثر شهرهای ما چنین چیزی همچون خیال است. این مساله در حالی است که برخی ارگانهای دولتی میلیاردها تومان در سال صرف آماده سازی تیمهای فوتبال خود می کنند.
پس به راحتی می توان فهمید ادعای کمبود منابع اساسا دروغ بوده و نوع سیاست گذاری ها موجب شده دولتها برای ترویج ورزش همگانی در میان مردم بهانه تراشی کنند؛ و همانطور که احمد نادری گفته است، پرداختن افراطی سازمان های ورزشی و رسانه ها به ورزش حرفه ای و قهرمانی موجب شده که مردم علاقه ای به ورزش نداشته باشند و اگر علاقه مند به ورزش باشند، امکانات بسیار محدودی در اختیار آنها است.
پایان/
نظر شما